من و همسرم سالهاست ازدواج كرديم و زندگي عاشقانه اي داريم زندگي سرشار از خوشي كه همه حسادت به زندگي ما ميكردن اما از سه سال پيش همسرم صميميتش با خانمي از فاميل كه هميشه مقداري صميمي بودن زياد شد و اوايل اينقدر به همسرم اعتمادداشتم كه حساسيت نشون نميدادم اما روز به روز صميميت و روابط آنها بيشتر شد طوري كه توي فاميل هر كس حرفي چه جلوي رو چه پشت سر ميزد و همسرم روز به روز توجهش به اين خانم بيشتر ميشد و هرچه با محبت با دعوا با هركاري ميخواستم دورش كنم ميگفت رابطه ما خواهر برادريه اما يك ماه پيش فهميدم كه هر وقت ميگفته به ماموريت ميره ماموريتي در كار نبوده و گفتم پس حتما به ديدار اون زن كه شوهر هم داره ميرفته چون درشهر ديگري ساكنه اما چند روز پيش كه براي ماموريت رفت يه چيزهايي فهنيدم كه فهميدم به حد خيانت جنسي رسيده اما همچنان مثل سالهايي كه خيلي علشقم بود و پاكترين مرد بود باهام عاشقانه برخورد ميكنه اما ديگه هيچي رو باور ندارم و تصميم به طلاق گرفتم اما فقط ناراحت براي آينده بچم هستم و همسرم رودوستش هم دارم خواهش ميكنم راهنماييم كنين چيكار كنم به روش هم نياوردم كه خيلي از اتفاقها رو ميدونم